دختر آسیایی به آرامی و طولانی با زبانش خروس را نوازش کرد و توپ ها را نیز فراموش نکرد. هر میلیمتر کار میکرد، در حالی که آنقدر ناله میکرد که شریک زندگیاش میخواست او را لعنت کند. خروسش فقط بین سینه های زیبایش جا می گرفت و نوک سینه های صورتی او متورم می شدند. او دراز کشید و خواست که او را در درونش تقدیر کند. پایان دادن به شکم او لذت خاصی به او داد. با دست خروسش را نوازش کرد. ای کاش من همچین دختر آسیایی داشتم، چون همه آنها بسیار خوش خلق هستند.
جک چکش این مرد یک جورهایی تنبل است - من با پریسکوپم وارد آنجا می شدم و چند بار آن را تکان می دادم! با چنین سینه هایی، می توانید همزمان چند مرد داشته باشید - فقط باید انگشت خود را تکان دهید. و مادر واقعاً باحال است - نگاه کنید چگونه چشم ها شلیک می کنند، او از فیلمبرداری لذت می برد. این اثری است که این صحنه روی زنان می گذارد. حتی در رختخواب.
و بچه فکر می کند که در بهشت است.